۱۳۹۰ مرداد ۱۵, شنبه

نامهای نا موزون(از کتاب گذر عمر آقای قاسمی زاده)

یا امیرالمومنین      جانم فدایت            یاعلی     مینگارم   طنز   معذورم بدار     ای منجلی
مردمان ساده دل   از روی     اخلاص وعمل     دوست دارند    نام فرزندانشان    باشد   علی
پیشوندی    یا که    پسوندی اضافت   می کنند    چون علی شیر هژبری پور مشهدی شیرعلی
آنکه در هر مجمعی باشد عبوس و ترش روی     همسرش شیرین بود  نام خودش  شیرین علی
آنکه ممسک هست دیناری   نپردازد به کس        شهرتش بخشنده باشد  نام نیکش   بخش علی
آنکه بی پول مفروض است  یکسرآس و پاس      چا پلوس است و کلاه بردار باشد    گنج علی 
آنکه طاس است و کچل چون ماه مصنوعی سرش  می درخشد  بالیقین  آنست   مشدی زلف علی
آنکه     نابینا   و    مادرزاده  باشد  از  ازل       در میان خلق مشهوراست به حاجی عین علی
آنکه در  عمرش  نخوانده  سوره  توحید  را        فاقد   ایمان   بود   لیکن    بود    ایمان  علی
آنکه    امی  هست  ناخوانده الفبا  از قضای         مش  کتاب ا...     یا اینکه  مش  کتاب علی
آنکه باشد    دشمن     خلق    خدای مهربان         گر بگویند   کیستی گوید: من هستم مهر علی
آنکه  را  از  دیدنش  کفاره  واجب   میشود         کفرمی بارد زرخسارش همان هست نورعلی
آنکه دارد کاخ در شمیران و ویلا در شمال         گاه پاریس است وگه در لندن بود گدا علی
آنکه پیش خان آقا خان بوده ناظر گریه ها           نام فرزند عزیزش هست مشدی خان علی
آنکه کارش نسیه خواری هست باشد بدحساب    از قضا نام شریفش هست حاج نقدعلی
آنکه با خود قهر با فامیل قهر است دائما           دور از عشق و محبت هست نامش عشقعلی
آنکه با مردانگی بیگانه است در اجتماع          رهبر دزدان وشیادان همانست مرد علی
آنکه میترسد زلنگه کفش خاله گل صنم           سینه را سازد سپرگوید من هستم گرد علی
آنکه نشناسد کرامت چیست بین مردمان         هست فرزند کرم خان یا که مشدی فضلعلی
آنکه از میخانه برگشته کشد فریادها             ای نفس کش ها کجائید من هستم مست علی
آنکه از دشمن گریزد نام نیکویش بود           پور فتح الله پسر عم رشید فتح علی
قندعلی هم هست اما چه قندی از نمک          شورتر باشد به جان مشدی  شربت علی
خواندم این ابیات در محضر سردفتری         گفت:دارم مشتری نامش بود توپز علی
گفتمش این نام را نشنیده بودم تا بحال          گفت:تنظیم سند دارد به جان پیرعلی

۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

مصیبت غم انگیز

در آخرین روزهای بهار 90 دو برادر بنامهای ولی وحسینعلی خانکی پس از مدتها مبارزه با بیماری بفاصله 12روز از همدیگردار فانی را وداع گفتند. آنها که فرزند مرحوم درویشعلی بودند سالیان سال در این منطقه کا سبی میکردند وباتوجه به شغلشان رابطه خوبی با مردم روستا وحتی روستاهای همجوار داشتند .روحشان شاد و یادشان گرامی 

۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه

تصاویری از طبیعت خانک در نوروز 1390








نوروز1390مبارک باد

نوروز، این یگانه یادگار صداقت جمشید ،عشق فرهاد،عظمت کوروش وغرور پارسیان برشما هموطن نیک پندار و نیک گفتار مبارکباد.دنیا رابرایتان شاد،شاد وشادی را برایتان دنیا،دنیا آرزومندم.
عید نوروز1390 هم مثل عیدهای دیگر به پایان رسید ،هرچند عید امسال خانک شلوغتر از سالهای دیگر بود لذا مردم آن دل و دماغ همیشگی را نداشتند چون  همانطور که میدانید قبل از عید بانو خاتون خانکی بعد از عمل جراحی قلب دچار سکته مغزی شد ودار فانی را وداع گفت ،با توجه به روابط اجتماعی خوبی که از مرحوم سراغ داشتم یاد او به این زودی از ذهن مردم روستا فراموش نخواهد شد روحش شاد ویادش گرامی.
اما از سیزده بدر بگویم، سیزده بدر امسال به مراتب شلوغتر از سالهای پیش بودبطوری که از جلایر تا انتهای خانک را مسافرین شهرهای اطراف پرکرده بودندتاجائی که دربعضی جاها برای خود اهالی جانبود.مساعد بودن هوا وتکمیل شدن آسفالت جاده ساوه دلیل این شلوغی بود.من در اینجا به نوبه خودم سال خوشی برای هم ولایتی ها آرزومندم وسلامتی تک تک آنها را از باریتعالی خواهانم.

۱۳۹۰ فروردین ۱۷, چهارشنبه

دره مال خانه

این دره که در سمت راست دره حاج خلیل قرار دارد وآبریز آن از کوه توال شروع میشود پس از گذشتن از قزل قیه وباغات مال خانه در انتها به رودخانه کندج ختم میشود.مالکیت این دره در اصل برای هر دو روستای خانک وکندج است لذا در گذشته در اثر بی توجهی خانکیها این دره  توسط چند نفر کندجی آباد وبتدریج مالک آنجا میشوند.لازمه آبادانی هر جا آب است که مال خانه نیز دارای  چشمه آب گوارائی میباشد که هم باغات را سیراب میکند وهم حیوانات  مختلف را. باتوجه به شرایط آب وهوائی این منطقه انواع گونه های جانوری در آنجا یافت میشود که به این سبب شکارچیان منطقه وشهرهای اطراف در فصل شکاراز طبیعت دل انگیز وشکارآن بهره مند میشوند .چند روز پیش در این مورد با آقای قاسمی زاده صحبت کردم ونظر ایشان را جویا شدم گفتند:راجع به این موضوع به اداره منابع طبیعی تفرش مراجعه کردم پرونده این منطقه را از بایگانی درآوردیم دیدم در زمان شاه چهار نفر از رجال سرشناس خانک درآن زمان پای پرونده را امضاء نموده ورضایت به این امر داده بودند .ایشان ادامه دادند که من گفتم آنها کاره ای نبودندکه حد وحدود روستا را ببخشند یا تصرف کنند وامضاء ورضایت آنها را منسوخ نمودم.

۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه

تاثیر یارانه ها بر نحوه زندگی روستائیان

هفته پیش یعنی اواخر دیماه 89 به روستا رفته بودم هوا بشدت سرد بود واز طرفی هم بشدت برف میبارید به منزل بستگان سرزدم  تا از نزدیک احوالشان را جویا شوم چیزی که برایم جالب بود اکثرا برای گرم کردن خودبه کرسی هیزمی پناه برده بودند ودیگر ازکرسی برقی و بخاری های برقی ونفتی خبری نبود.در هرمنزل جهت روشنائی فقط 2یا3لامپ آنهم از نوع کم مصرف روشن بود .هیزم تا چندی پیش که ارزش نداشت اکنون برای خود قیمتی پیدا کرده خانواده های پرجمعیت برای پس انداز یارانه ها صرفه جوئی می کنند وخانواده های کم جمعیت ویک نفره برای اینکه هزینه انرژی بیشتر از مبلغ واریزی یارانه نشود صرفه جوئی میکنند .با توجه به اینکه جمعیت خانواده چه یک نفر باشد چه ده نفر انرژی یکسانی مصرف میشود لذا پول یارانه  فقط برای خانواده های 3-4نفر به بالا مفید است وپیرزنها وپیرمردها که توان صرفه جوئی ندارند پول یارانه را به اضافه یه چیزی بیشترباید هزینه انرژی کنند. از همه مهمتر رفت وآمدهای روستائیان به شهر وبالعکس تحت تاثیر قیمت سوخت خودروها بسیار ضعیف شده چه آنهائی که خود وسیله دارند وچه آنهائی که با وسیله عمومی مسافرت میکنند ترجیح میدهند از جای خود تکان نخورند.درهرصورت اوضاع بوجود آمده آدم را یاد گذشته میاندازد.نقل ونبات  محفل ها وشب نشینی ها  هم بجای شاهنامه وداستانهای اصیل ایرانی بحث شیرین یارانه است.قضاوت با خودتان